شجره نامه اولاد آشیخ علی خان - جهانگیرخان

اطلاعات طایفه اولاد جهانگیر خان بابادی عالی انور و عکس هایی از اولاد آشیخ علی خان

شجره نامه اولاد آشیخ علی خان - جهانگیرخان

اطلاعات طایفه اولاد جهانگیر خان بابادی عالی انور و عکس هایی از اولاد آشیخ علی خان

عفو گذشت آسلطان علی فرزند آبند علی از کسی که قصد جان وی را داشت.

  چون آسلطان علی زمانی که بیشتر مردم چیزی نداشتند او گله گوسفند خوبی داشت گاهی مورد طمع دیگران واقع می شد.و در یک شب در تابستان زمانی که مال وی در چشمه راکی بود سه نفر از طایفه غیبی پور حاجی ور ساکن دزک نیمه های شب گوسفندی را از آغل وی درآورده و آسلطانعلی با دیدن آنها بدون هیچگونه سر و صدا و به تنهایی آن ها را دنبال می کند که آن ها ناگهان به پشت سر خود نگاه کرده و متوجه تعقیب آسلطانعلی شده و به سوی وی با تفنگ سر پر (پوزپر) شلیک می کنند و تیر به کتف او برخورد می کند و با وجود خون ریزی و درد شدید همانطور آهسته به تعقیب ادامه داده تا آنها وارد مال آعلی محمد غیبی پور حاجی ور شده و قصد کشتن گوسفند را داشتند که ناگهان آسلطان علی خود را آشکار می کند و بی بی فاتی دختر آعلی عسکر فرزند آمحمدولی خان جهانگیری که زن آعلی محمد غیبی پور بود با روشن کردن آتش و مشاهده جاری شدن خون در بغل و زیر شال آسلطان علی داد و فریاد (کیک و واک) راه انداخت که چه کسی برادرم را تیر زد و می خواست او را بکشد که آسلطانعلی گفت فامیل های شوهرت مرا تیر زدند و با این وجود آسلطانعلی او را به آرامش دعوت کرد. آرضی فرزند آ امان الله خسروی با مطلع شدن از موضوع یک حکیم محلی (بیتال) بنام شیخ علی کرم را برای معالجه نزد آسلطانعلی فرستاد که او با شیوه سنتی قدیمی که بسیار زجر آور بود اقدام به خروج تیر از کتف آسلطانعلی کرد. مدتی بعد از این حادثه یک روز صبح زود که هوا هنوز گرگ و میش بود آسلطانعلی جهت آبیاری کشاورزی خود نزدیک کلنگ آنادعلی در حال حرکت بود که شخصی را در حال خواب می بیند که فوراً او را می شناسد که یکی از ضاربین اصلی او بوده است که آهسته او را بیدار می کند و با کلت هفت تیر (پشتو) که همراه داشت او را تهدید به مرگ می کند و او به آسلطانعلی می گوید اگر مرا بکشید حق دارید ولی چه فایده ای برای شما داردو آسلطانعلی  بدون هیچ آزاری ضارب را ب مال مشهدی امان اله غیبی پور  حاجی ور می برد و موضوع را با وی در جریان می گذارد که او گفت چطوری  او را نکشید  و رحمت به شیری که شما خوردید و هرکس دیگری جای شما بود جهت تلافی و با وجود تاریکی شب و عدم وجود هیچ شاهدی او را می کشت و گوشه ای می انداخت  و از این گذشت آسلطانعلی بسیار خوشحال شدم و به عفو و گذشت وی آفرین گفت: که اکثر بزرگان از جمله بزرگان اولاد غیبی پور حاجی ور از این موضوع مطلع شدند.

با گذشت ترین مردم کسی است که در زمان قدرت داشتن گذشت کند.    امام حسین (ع)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد